عوامل پیروزی انقلاب اسلامی

1398/11/23
تعداد بازدید :1522

برپایی حکومت بر مبنای اسلام به عنوان دینی کامل و تأمین کنندۀ تمام نیازهای مادی و معنوی بشر یک ضرورت است. مردم ایران با آگاهی به این نکته و با رهبری حکیمانۀ امام خمینی(ره) یکپارچه قیام نموده و بعد از ساقط کردن حکومت دیکتاتوری و وابستۀ رژیم پهلوی، نظام جمهوری اسلامی را در ایران مستقر کردند. در این نوشتار عوامل پیروزی انقلاب اسلامی ایران را مرور می کنیم تا با حفظ آنها از انقلابمان حفاظت کنیم و مردم مسلمان کشورهای اسلامی که اخیراً قیامهای ضد استبدادی خود را آغاز کرده اند نیز با توجه به این عوامل بتوانند با عزم مصمم تری به نهضتهای خود پایبند باشند و از آن با تمام وجود حراست کنند.
 1- ایمان و اراده
تجربه نشان داده است که موفقیت در هر کاری باید با یقین و اعتقاد به انجام آن همراه باشد و کسانی که در انجام امور مردد باشند و نتیجۀ آن را باور نکرده باشند، معمولاً به هدف نمی رسند. یکی از علل موفقیت رسول گرامی اسلام(ص) ایمان و اعتقاد به هدف بود، تا جایی که وقتی مشرکین قریش توسط حضرت ابی طالب(ع) به آن بزرگوار پیامهایی دادند و تهدید و تطمیع نمودند که از هدف خود دست بردارد، آن حضرت فرمود: «یا عَمِّ لَوْ وَضَعُوا الشَّمْسَ فِی یَمِینِی وَ الْقَمَرَ فِی یَسَارِی عَلَی أَنْ أَترُکَ هذَا الْأَمْرَ - حَتَّی یُظْهِرَهُ اللَّه اَوْ اُهْلِکَ فِیه - مَا اَتْرُکُهُ؛[1] عمو جان! به خدا قسم اگر خورشید را دست راست من و ماه را در دست چپ من قرار دهند، هرگز از هدف خود دست برنخواهم داشت، تا اینکه دین حق آشکار شود، یا در راه آن فدا شوم.»
مردم ایران در حادثۀ تاریخی انقلاب اسلامی براساس باور به حاکمیت قوانین و ارزشهای الهی، سلطنت نامشروع حکمرانان جبّار را نفی کرده و با اراده ای الهی آن را ریشه کن نمودند و فرو پاشیدن تمام نهاد ها و مراکز وابسته به آن را پشتوانۀ همّت خود قرار دادند و در این راه از هیچ گونه کوششی دریغ نورزیدند. این عامل در پیروزی انقلاب اسلامی ایران نقش مهمی ایفا کرد.
2- جلوۀ اسلامی
اسلام مکتبی است که می تواند انسانها را از درون و برون متحول کرده و موجب پدید آمدن تحولات عمیق تاریخی و اجتماعی و فرهنگی گردد. این آیین آسمانی در جذب و تحرک بخشیدن به نیروهای با ایمان و مقاوم، نقش تعیین کننده ای می تواند داشته باشد؛ زیرا اسلام دارای قوانینی است که 1- انسان را تا قیامت به هدف نهایی می رساند؛ 2- از سایر مکاتب بی نیاز می کند؛ 3- تمام نیازهای مادی و معنوی بشر را تأمین می کند؛ 4- برنامه هایش با فطرت انسان سازگار است؛ 5- گذر زمان از اصالتها و واقعیتهایش نمی کاهد؛ 6- همگانی و جهانی است، بنابراین هر انقلابی که جلوۀ اسلامی داشته باشد، قطعاً دلها را به خود جذب کرده، میان مردم وحدت ایجاد می کند و با تقویت ایمان و ارادۀ آنان انقلاب را به پیروزی می رساند. انقلاب اسلامی ایران نیز در تمام ابعاد خود رنگ اسلامی به خود گرفته بود، و بهترین صبغه را دارا بود: (صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صبْغَةً)؛[2] «این است نگارگری الهی؛ و کیست خوش نگارتر از خدا؟!» خداوند متعال در قرآن شریف، اسلام را دین کامل معرفی می کند که مورد رضایت اوست و می فرماید: «الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ دینِکُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً»[3]؛  «امروز، کافران از(زوال) آیین شما مأیوس شدند بنا بر این، از آنها نترسید! و از (مخالفت) من بترسید! امروز، دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین (جاودان ) شما پذیرفتم.»
و در سورۀ آل عمران فرمود: «وَ مَنْ یبْتَغِ غیْرَ الْإِسْلامِ دیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرینَ»[4]؛ «و هر کس جز اسلام (و تسلیم در برابر فرمان حق، ) آیینی برای خود انتخاب کند، از او پذیرفته نخواهد شد و او در آخرت، از زیانکاران است.»
به این جهت تمام شعارها و حرکات مردم ایران رنگ توحیدی، اسلامی و خدایی گرفت و این آرمان در تمام قشرهای مردم متجلّی شد.
 شعارها، سرودها و سایر برنامه ها با اصطلاحات قرآنی و اسلامی توأم بود و پیروزی انقلاب اسلامی همان تحقق وعدۀ الهی بود که: «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقدامَکُمْ»[5]؛ «اگر شما دین خدا را یاری کنید، قطعاً خداوند نیز شما را یاری کرده و گامهایتان را استوار خواهد ساخت.»
3- نفوذ معنوی رهبر
فلسفۀ امامت و تداوم آن در شکل نظام ولایت فقیه، قدرت و نفوذ خاصی است که دین اسلام به یک فقیه حاکم می دهد و او را تا حد تسلّط بر دلها مقتدر می سازد. اطاعت از او که همان اطاعت از خداوند محسوب می شود، در کلیۀ شئون زندگی مسلمانان راه می یابد. و همچون اطاعت از رسول خدا(ص) است: «مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ»[6]؛ «هر کسی از پیامبر(ص) اطاعت کند، همانا از خدا اطاعت کرده است.»
صداقت، صلابت، صراحت لهجه، شجاعت، سازش ناپذیری، از جان گذشتگی، قاطعیّت، عشق به اسلام، وارستگی، مقام عرفانی، شخصیّت علمی و فقاهتی، ساده زیستی، آزاد اندیشی، همدردی با محرومان، باور استوار، یقین تزلزل ناپذیر، عظمت روحی، روشن بینی و سایر ویژگیهای رهبر انقلاب اسلامی ایران، او را محبوب قلوب میلیونها عاشق دلباخته نمود. آنچنان که پیامها، گفتارها و رفتارهای آن رادمرد تاریخی برای پیروانش الهام بخش و راه گشا بود.[7] شهید مطهری(ره) بر این باور بود که ندای امام خمینی(ره) از قلب فرهنگ و از اعماق تاریخ و ژرفای روح این ملّت برمی خاست، مردمی که در طول چهارده قرن حماسۀ حضرت محمّد، علی، زهرا، حسین، زینب(ع)، سلمان، ابوذر و صدها هزار زن و مرد دیگر را شنیده بودند و این حماسه ها با روحشان عجین شده بود، بار دیگر همان ندای آشنا را از زبان این مرد شنیدند. حضرت علی و امام حسین(ع) را در چهرۀ او دیدند، او را آیینۀ تمام نمای فرهنگ خود که تحقیر شده بود، تشخیص دادند. امام چه کرد؟ او به مردم ما شخصیّت داد. و خودِ واقعی و هویت اسلامی آنها را به آنان بازگرداند، آنها را از حالت خودباختگی خارج کرد، این بزرگ ترین هدیه ای بود که او به ملّت داد. او توانست ایمان و هویت از دست رفتۀ مردم را به آنها بازگرداند و آنها را به خودشان مؤمن کند. او به صراحت اعلام کرد که اسلام تنها نجات بخش شماست.[8] ایشان به این ملّت گمنام شخصیّت داد.
4- وحدت مردم
مردم مسلمان ایران در پیروزی انقلاب اسلامی آنچنان یک دل، یک رنگ و هم نوا شدند که تمام اقشار مختلف از هر گروه، صنف، تشکل و حزبی در برابر رژیم طاغوت یک صف واحد تشکیل دادند. و همانند سیل بنیان کن، ریشۀ مفسدین و ستم گران را از بیخ و بن کندند. تپش هماهنگ قلبها و آهنگ حرکت دستها در جریان نهضت اسلامی ایران عامل اقتدار امّت اسلام در برابر کفر و نفاق و شرک گردید، و پرچم استقلال و آزادی را در ایران اسلامی به اهتزاز در آورد. اسلام یگانه عاملی بود که این وحدت و یک پارچگی را به وجود آورد و اگر غیر از شعار
اسلامی چیز دیگری حاکم بود، هیچ گاه این یک پارچگی بی نظیر به وجود نمی آمد و برای همین بود که مردم مسلمان ایران هم آوا و هم صدا تکبیر گفته و پیش می رفتند و این همان تبلور قدرت الهی در نیروی مردم است که پیامبر(ص) فرمود: «یَدُ اللُّهِ مَعَ الجَمَاعَة»[9]؛ دست خدا به همراه عموم مردم است.»
5- کانونهای نقش آفرین
چهار مرکز عمدۀ فرهنگی و اقتصادی را می توان از عوامل پیروزی انقلاب اسلامی ایران به شمار آورد. این مراکز عبارت اند از:
الف. مساجد: مسجد الهام بخش، روح آفرین و پایگاه خداجویان حق طلب می باشد. قرآن در مورد مساجد می فرماید: «فی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فیها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ»[10]؛ «(این چراغ پر فروغ ) در خانه هایی قرار دارد که خداوند اذن فرموده دیوارهای آن را بالا برند (تا از دستبرد شیاطین در امان باشد) خانه هایی که نام خدا در آنها برده می شود، و صبح و شام در آنها تسبیح او می گویند.»
در بینش اسلامی، مساجد خانه های خدا در زمین[11] و بهترین نقطۀ هر شهری هستند.[12] مساجد را باید بر ویرانۀ کاخهای ستم طاغوتها برافراشت.[13] در صدر اسلام مسجد پایگاه مسلمانان بود و هرگونه حرکت و تصمیم در مسجد انجام می گرفت، در انقلاب اسلامی ایران نیز مسجد کانون پر شور و الهام بخش انقلابیون مسلمان ایرانی بود و در یک کلام ستاد عملیاتی فجرآفرینان جاوید 22 بهمن همواره مساجد بوده است. مسلمانان آزادۀ ایرانی با ندای «الله اکبر» از مساجد بیرون آمده و در مقابل رگبار مسلسل طاغوتیان فریاد «آزادی» و «عدالت» و «اسلام» سرمی دادند و به خاطر همین اهمیّت بود که امام خمینی(ره) جدایی مردم از مسجد را از تمام خطرها مهم تر و بالاتر اعلام نمود و فرمود: «از هواپیمای دشمن نترسید، از آن بترسید که مساجد خلوت شود.»[14]
ب. حوزه علمیه و نهاد روحانیت: نهاد روحانیت در طول تاریخ با تداوم خط انبیاء و اولیای الهی همانند ستاره ای در جبین اسلام درخشیده و شاهراه مسلمانان را روشن نموده است. علما، مدرسین، مراجع و تمام دانش پژوهان، در حوزه های علمیه با اعتقاد راسخ به این ندای قرآن که: «فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ»[15]؛ «چرا از هر گروهی از آنان طایفه ای کوچ نمی کند، تا در دین آگاهی یابند و به هنگام بازگشت به سوی قوم خود، آنها را بیم دهند؟ شاید بترسند و خودداری کنند.» لبیک گفته و عاشقانه از خانه و دیار خود به مراکز تحصیل علم هجرت کرده اند، و باصفا، صمیمیّت و اخلاص سرمایه های عظیم معنوی و صفات والای انسانی را کسب نموده و کار تعلیم و تربیت را که همان کار انبیا است، پی می گیرند. انقلاب اسلامی ایران آنچنان با این نهاد عجین شده بود که جرقۀ انقلاب اسلامی ایران از همان مرکز و رهبری آن از میان دانش آموختگان همان مکتب نبوی شروع شده و به حیات خود ادامه می دهد و مهم تر از همه، مطالعۀ تاریخ انقلاب اسلامی ایران بدون مطالعۀ نقش این نهاد عظیم علمی و معنوی برای هیچ تاریخ نگار و محقّقی میسّر نخواهد شد. همچنان که حرکات و قیامهای آزادی بخش و حیات آفرین در طول تاریخ با رهبری روحانیون آگاه و بیدار انجام گرفته است. سخن در این زمینه مجال مفصل تری می طلبد.
امام خمینی(ره) در مورد نقش روحانیت در انقلاب اسلامی می فرماید: «اسلام منهای روحانیت یعنی هیچ! و اصلاً روحانیون بودند که انقلاب اسلامی را شروع کردند، و هر چیز کارشناس لازم دارد و کارشناس اسلام، روحانیون هستند.»[16]
اگر نهاد روحانیت و حوزه های علمیه همچنان در خط انبیا و اولیا حرکت کنند و روحانیون به عهد خود پایبند باشند، باز همچنان موثرترین قشر جامعه خواهند بود؛ ولی اگر خدای ناکرده از ویژگیهای معنوی خود عدول کنند، تاثیر گذاری خود را از دست خواهند داد، همچنانکه امام خمینی(ره) این خط را به روحانیون گوشزد کرده است: «اگر روزی از نظر زندگی از مردم عادی بالاتر رفتید بدانید که دیر یا زود مطرود می شوید.»[17]
ج. دانشگاه: قشر عظیمی از دانشجویان داخل و خارج کشور با تلاشهای شبانه روزی خود انقلاب اسلامی ایران را با دانشگاه پیوند زده بودند. اساتید و دانشجویان متدین و متعهد به همراه سایر اقشار ملّت و همگام با حوزه و روحانیت و رهبری انقلاب در به ثمر رساندن نهضت، عامل مهمی به شمار می آیند و بسیاری از کارگزاران دولت جمهوری اسلامی ایران از همین دانشگاه ها که از پایگاه های مهم انقلاب بود، فارغ التحصیل شده اند. متأسفانه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران دانشگاه ها فقط عامل وابستگی کشور به فرهنگ و ارزشهای غربی محسوب می شدند، البته امروز بعد از گذشت ده ها سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، باید مواظب نفوذ دشمن در این پایگاهای مهم فرهنگی کشور بود و حرکات دشمن را زیر نظر داشت.
د. بازار: گروه بازاریان سنتی، از قدیمی ترین طبقات اجتماعی ایران در دوره های مختلف بودند و در امور سیاسی کشور نقش مهمی ایفا کرده اند. با وجود فشاری که در طول دوره های مختلف از طرف دولتهای وقت به بازار وارد می گردید، بازاریان توانایی و استقلال خود را حفظ کردند. همین توانایی بازار بر اهمیّت نقش آن در روند پیروزی انقلاب اسلامی افزود و آنان هماهنگ با سایر اقشار، با بستن مغازه های خویش اعتراض خود را علیه دولت به نمایش گذاشتند.
نقش فرهنگ شهادت در پیروزی انقلاب اسلامی
یکی از مهم ترین عوامل موفقیت انقلاب اسلامی ایران روحیه و فرهنگ ایثار و شهادت می باشد. این ویژگی والا که ریشه در مکتب رهایی بخش اسلام دارد، همواره برای جهاد انگیزۀ مقدسی بوده است و شهدا با آرمانهای اسلامی خویش مشخص کنندۀ راه و خصلت انقلاب و عامل مهم پیروزی بوده اند. در نظام ارزشی اسلام، شهادت معیاری است که ارزشهای دیگر و اعمال صالح با آن سنجیده شده و در طبقه بندی ارزشها، به آن جایگاهی بس رفیع داده شده است. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «فَوْقَ کُلِّ ذِی بِرٍّ، بِرٌّ حَتَّی یُقْتَلَ الرَّجُلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَإِذَا قُتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّه فلَیْسَ فَوْقَهُ بِرٌّ؛[18] بالاتر از هر نیکی، نیکی دیگری است، تا اینکه شخص در راه خدا کشته شود؛ که بالاتر از آن نیکی وجود ندارد.»
شهادت برای انسانهای وارسته که از دنیا رسته و به خدا پیوسته اند و عاشقانه راه حقیقت می جویند، کوتاه ترین راهی است که پویندگانش را سریع تر به مقصد نهایی و هدفهای والایی که در مسیر قرب الهی است می رساند. شهادت از دیدگاه آیات قرآن خسارت و معدوم شدن نیست؛ بلکه حیات جاودانی جدید است: «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ»[19]؛ «هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند؛ بلکه آنان زنده اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند.»
در حقیقت شهداء زنده اند و ما از آن زندگی دوریم، آنان در کنار اولیا و انبیاء الهی در بهشت جای دارند، آنان انسانهای با فضیلتی هستند که مقام عظیمی کسب نموده اند و به ما بشارت می دهند که: «وَ یَسْتَبْشِرُونَ بالَّذِینَ لَم یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ»[20]؛ «و به خاطر کسانی که هنوز به ایشان ملحق نشده اند (مجاهدان و شهیدان آینده) خوشوقتند که نه ترسی بر آنهاست و نه غمی خواهند داشت.»
 فلسفۀ امامت و تداوم آن در شکل نظام ولایت فقیه، قدرت و نفوذ خاصی است که دین اسلام به یک فقیه حاکم می دهد و او را تا حد تسلّط بر دلها مقتدر می سازد
بنابراین، شهادت خسارت نیست؛ بلکه فتح و نوعی پیروزی است «قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنا إِلَّا إِحْدَی الْحُسْنَیَیْنِ»[21]؛ «بگو: آیا دربارۀ ما جز یکی از دو نیکی را انتظار دارید (یا پیروزی یا شهادت)». برای هر مسلمان مجاهد، هم شهادت و هم کشتن دشمن، هر دو پیروزی است.
خون شهدای ما در تاریخ، حماسه ای می آفریند که نه تنها افراد این دوران و نسلهای آینده؛ بلکه تمام اعصار از ما تغذیه خواهند کرد. استاد مطهری(ره) در مورد شهید می نویسد: «مَثَل شهید مثل شمع است که خدمتش از نوع سوخته شدن و فانی شدن و پرتو افکندن است، تا دیگران در این پرتو که به بهای نیستی او تمام شده بنشینند و آسایش بیابند و کار خویش را انجام دهند. آری. شهدا شمع محفل بشریتند، سوختند و محفل بشریت را روشن کردند. انسان که در روز در پرتو خورشید تلاش می کند و یا شب در پرتو چراغ یا شمع کاری انجام می دهد، به همه چیز توجه دارد، جز به آنچه که پرتوافشانی می کند، که اگر پرتوافشانی او نبود، همۀ حرکتها متوقف و همۀ جنب و جوشها راکد می شد. شهدا پرتوافشانان و شمعهای فروزندۀ اجتماعند که اگر پرتوافشانی آنها در ظلمات استبدادها و استعبادها نبود بشر ره به جایی نمی برد.»[22]
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «مَا مِنْ قَطْرَةٍ أَحَبَّ إِلَی اللَّهِ مِنْ قَطْرَةِ دَمٍ فِی سَبِیلِ اللَّهِ؛[23] هیچ قطره ای نزد خدا دوست داشتنی تر از قطرۀخون شهید نیست که در راه خدا می ریزد.»
شهادت تزریق خون به پیکر اجتماع است این شهدا هستند که به پیکر و رگهای اجتماع، خون جدیدی وارد می کنند.
شهادت از دیدگاه امام خمینی(ره)
امام خمینی(ره) می فرماید: «طبع یک انقلاب، فداکاری است و لازمۀ یک انقلاب، شهادت و مهیا بودن برای شهادت است. قربانی شدن و قربانی دادن در راه انقلاب و پیروزی آن، اجتناب ناپذیر است، به ویژه انقلابی که برای خداست و برای دین او، برای نجات مستضعفان است و برای قطع امید جهان خواران و مستکبران.
ما در هر جمعه و جماعت و در هر محفل اسلامی و در هر گرو هی برای یاری الله در انتظار قربانی و در انتظار شهادت هستم.
قربانی برای یک انقلاب بزرگ، نشان یک پیروزی و نزدیک شدن به هدف است. بی جهت نیست که دربارۀ سید شهیدان جهان منقول است که هر چه یاران بزرگوارش از دست می رفتند و هر چه به ظهر عاشورا نزدیک تر می شد رنگ مبارکش افروخته تر و ابتهاجش زیادتر می شد. هر شهیدی که می داد یک قدم به پیروزی نزدیک تر می شد. مقصد، عقیده است و جهاد در راه آن و پیروزی انقلاب، نه زندگی دنیا و رنگ و بوی ننگین آن. این شهادتهاست که به ملت ما وعدۀ پیروزی نهایی می دهد.»[24]
انقلاب اسلامی از همان روزهای نخست ظهور اجتماعی خود، در سالهای 56- 57 و حتی پیش تر از آن، در قیام خونین 15 خرداد، با شهادت و شهادت طلبی عجین بوده است. هر قدر این عامل در درون انسانها تأثیر بیشتری بر جای گذاشته است، انقلاب مراحل مختلف خود را با سرعت و صلابت افزون تری پشت سر نهاده است.
رمز موفقیت
روزنامۀ فرامنطقه ای «الشرق الاوسط» انقلاب اسلامی ایران را با انقلاب الجزایر مقایسه کرده و رمز موفقیت انقلاب اسلامی ایران را توجه به فرهنگ ایثار و شهادت دانسته است و می نویسد: «مردم و رهبری ایران در جریان سرنگونی رژیم گذشته برای شهیدان خود ارزش بسیار قایل بودند و می کوشیدند تا دنباله رو راه آنان باشند؛ امّا انقلاب الجزایر با تقدیم یک میلیون شهید نه تنها این شهداء را الگوی مبارزاتی خود قرار نداد؛ بلکه حتی بعضی از اعضای «جبهۀ نجات اسلامی» اصل شهادت آنان را زیر سؤال بردند.»[25]
چنانکه پس از اولین جرقۀ انقلاب اجتماعی اسلامی در 19 دی 56 شهر قم، آنچه که به عنوان یک انگیزه برای تظاهرات مردمی شد، مراسم چهلم شهدای گرانقدری بود که در مقابلۀ مردم با رژیم طاغوتی به خاک و خون غلتیده بودند.
در مراحل بعد نیز، هنگامی که تظاهرات و درگیریها در شهرهای مختلف گسترش یافت و فراگیر شد، باز هم خون و خاطرۀ شهیدان ایثارگر درگیریها بود که همچون آتش، درون انسانها را گرما و شوق مبارزه و قیام می بخشید و نهضت را به پیش می برد.
کشتار زنان و مردان، جوانان و نوجوانان بی گناهی که در روز جمعه 17 شهریور 57 در میدان شهدای تهران در خون پاک خویش غلتیدند و آن روز در فرهنگ انقلاب به جمعۀ خونین مشهور گشته است، چنان تأثیری در تحکیم ارادۀ مردم برای مبارزه با رژیم شاه از خود بر جای گذاشت که تحلیل گران و نظریه پردازان خارجی با توجه به فرهنگ شهادت طلبی مردم مسلمان ایران، آن را از اشتباهات تعیین کنندۀ رژیم پهلوی ارزیابی کردند. در مراحل بعد نیز ایثار و دلاوری عزیزانی که با درک واقعی از حیات طیبۀ انسان، شهادت را اوج افتخار می دانستند و بی مهابا به نبرد با ارتش تا دندان مسلح رژیم می شتافتند، در تهییج و ترغیب مردم به ادامۀ قیام و رویارویی عامل اساسی بوده است.
بررسی اجمالی حوادث و رویدادهای پس از پیروزی انقلاب نیز نشان می دهد که در فراز و نشیبهای رویدادها، شهادت طلبی و به تعبیر دقیق تر آمادگی مردم برای فدا کردن هستی خود در راه سرافرازی انقلاب اسلامی، اساسی ترین عامل خنثا سازی و شکست توطئه های دشمنان و تداوم انقلاب بوده است.
درک چنین منطقی با معیارها و ابزارهای جامعه شناسی غربی، بی تردید مشکل و به استناد اظهارات برخی از تحلیل گران جهانی نوعاً غیر ممکن است. به همین دلیل بود که تلاش دشمنان انقلاب و پایگاههای داخلی آنان در به شهادت رساندن شخصیتهای مردمی برخلاف انتظار و باور آنان صف مقابلۀ انقلاب را در مصاف با ضد انقلاب مستحکم تر کرد و ایجاد آشوب در مناطق مختلف هیچ نتیجه ای برای آنان در بر نداشت.
در هشت سال دفاع مقدس مردم ایران و در برابر هجوم نظامی عراق و حامیان منطقه ای و بین المللی اش نیز به روایت حماسه های شکوهمندی که در بیابانهای جنوب و یا کوهستانهای غرب کشور سروده شده، ایثار و آمادگی جوانان برومند این سرزمین برای فداکاری و جانبازی حرف اول میدان نبرد بود و سرانجام نیز دشمن و حامیانش را به شکست کامل کشاند.
به موازات صحنه هایی چنین باشکوه که از روزهای اول اوج گیری انقلاب اسلامی تا پیروزی و تاکنون همراه و عجین بوده، استقامت، صبر، بردباری و صلابت بازماندگان شهدا، پیام آور آرمانها و اهداف دلاورانی بوده است که به عرش پر کشیده اند تا پرچم رستگاری همچنان در اهتزار بماند. پدران و مادران، همسران و فرزندان و دیگر بازماندگان شهدای معظم انقلاب اسلامی در واقع سفیران و رسولان هدایت و استقامتند که با صبر و پایداری حماسۀ عزیزان خود را کامل می کنند و جاودانگی پیام آنها را در تاریخ بشریت تثبیت می نمایند.
ارزیابی منصفانه و واقعیاتی- که بخشی از آنها یاد شد - نشان می دهد که شهیدان و بازماندگان معظم آنان ستونهای اصلی نهضت و انقلابی بوده اند که در پرتو هدایت امام خمینی(ره) پرچم رستگاری و سعادت را در این سرزمین به اهتزاز درآوردند و پیام «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامیِ» آنان ملتهای محروم را تا قیامت به قیام و بیداری فرا می خواند

سامانه های دانشگاه