«او افتخار میکند به اینکه دانشمند ایرانی را ترور کرده؛ بله، دانشمند را ترور کردید، افرادی امثال طهرانچی و عباسی و مانند اینها را ترور کردید، لکن علمشان را نمیتوانید ترور کنید. افتخار میکند که صنعت هستهای ایران را بمباران کردیم و از بین بردیم. خیلی خب، به همین خیال باش!»این جملات رهبر معظم انقلاب در سخنرانی (۱۴۰۴/۰۷/۲۸)، نه تنها پاسخ صریح به یاوهگوییهای رئیسجمهور آمریکا بود، بلکه تحلیل عمیقی از نسبت «ترور و علم» در ساختار جمهوری اسلامی ایران ارائه داد؛ تحلیلی که در بطن خود پیام روشنی دارد که دانش، بمبارانشدنی نیست؛ ترور، نمیتواند مسیر علم را متوقف کند.از شهریاری و علیمحمدی تا طهرانچی و عباسیتجربه چهار دههی اخیر نشان داده است که دشمنان انقلاب اسلامی، در هر مرحلهای که از مواجههی علمی، فناورانه و تمدنی ایران ناتوان ماندهاند، به ترور و جنایت متوسل شدهاند. از نخستین ترورهای هستهای در دههی هشتاد شمسی، که نامهایی چون مسعود علیمحمدی، مجید شهریاری و پس از آن مصطفی احمدیروشن، داریوش رضایینژاد و محسن فخریزاده را در خود دارد، تا حملات هوایی و تروریستی اخیر در جریان جنگ ۱۲ روزه که جمعی از دانشمندان و متخصصان ایرانی در صنایع حساس دفاعی و هستهای را به شهادت رساند، همواره راهبرد دشمن یکی بوده است و آن هم «حذف چهرههای کلیدی برای توقف مسیر پیشرفت.».png)
اما همانگونه که رهبر انقلاب تصریح کردند: «خیال کردند که اگر شهریاری و علیمحمدی و بقیّه را از دست ما بگیرند، کارها متوقّف میماند؛ کارها متوقّف نماند، دچار وقفه نشد، بحمدالله پیش رفت؛ یعنی جوانان ما، دانشمندان ما، نشان دادند که این صنعت بومیشده است، متعلّق به خود ملّت است و این دیگر قابل سلب کردن از این ملّت نیست.» (۲۱ خرداد ۱۴۰۲)در حقیقت، ترور در جمهوری اسلامی، نه توقفآور، بلکه تداومآفرین بوده است. هر بار که دشمن، امید بسته بود با حذف یک نام، چرخ سانتریفیوژ علم از حرکت بایستد، با انبوهی از نامهای تازه و جوان مواجه شد که با ایمان، خلاقیت و ارادهی ملی، مسیر را پرشتابتر کردند.علم، سینهبهسینه و نسلبهنسل منتقل شده استرهبر معظم انقلاب در همان سخنرانی اول مهر، با اشارهای دقیق و معنادار به بنیانگذاران صنعت هستهای کشور فرمودند: «این دانشمندانی که عرض کردم، بنیان این کار را گذاشتند، مبالغ زیادی پیش بردند، امّا کار مهمترشان عبارت بود از تربیت افراد فراوانی در این راه... امروز در کشور دهها دانشمند و استاد مبرّز، صدها دانشپژوه و هزاران تربیتشدهی گروههای هستهای در رشتههای گوناگون مرتبط با این موضوع در حال فعّالیّتند... علم از بینرفتنی نیست، علم با بمب و با تهدید و با این چیزها از بین نمیرود، این وجود دارد.» ۱۴۰۴/۰۷/۰۱این بخش از بیانات، نقطه ثقل مسئله است. حتی اگر دشمن بتواند تأسیساتی را بمباران کند یا خطوط تحقیقاتی را مختل سازد، نمیتواند «دانشِ بومیشده» را نابود کند؛ زیرا علم، در این کشور، در ذهنها و دلهای هزاران انسانِ تربیتیافته ریشه دارد.
از نسل شهریاری تا طهرانچی و عباسی، علم بهصورت زنده و پویا منتقل شده است؛ از کلاسهای درس و پژوهش در دانشگاهها تا آزمایشگاههای زیرزمینی و مراکز نوآوری، ایران امروز نه یک خط پژوهش، بلکه یک منظومهی کامل علمی در اختیار دارد.اقدام هوشمندانه رهبر انقلاب و افزایش سطح ابهامات دشمنسیدرضا صدرالحسینی، کارشناس مسائل بینالملل، در همین باره تأکید کرده است: «فرمایش رهبر معظم انقلاب در حوزه هستهای، علاوه بر جنبهی سیاسی، از بُعد علمی نیز حائز اهمیت است. ایشان در هفتههای گذشته صراحتاً تأکید کردند که دهها دانشمند، صدها دانشجو و هزاران نفر در حوزه فناوری هستهای کشور در حال فعالیت هستند؛ بنابراین به هیچ عنوان نمیتوان علمی به نام فناوری و صنعت هستهای را در جمهوری اسلامی ایران بمباران یا نابود کرد.»وی افزود: «رهبر معظم انقلاب در بخش دیگری از سخنان خود، بهصورت تلویحی و با بیانی نزدیک به ضربالمثلهای فارسی، اشاره کردند که «خوب، دلش به همین مسئله خوش باشد». این تعبیر نشان میدهد که ابهام در میزان آسیب به تأسیسات هستهای جمهوری اسلامی ایران ــ که طی چهار ماه گذشته نه آمریکاییها و نه هیچ نهاد بینالمللی از آن اطلاع دقیقی نداشتند ــ همچنان پابرجاست و بر آن افزوده شد. در واقع، رهبر معظم انقلاب با یک اقدام هوشمندانه، این ابهام در خصوص میزان موفقیت یا عدم موفقیت دشمن در حمله به تأسیسات هستهای را بهگونهای نهادینه کردند.»سه دهه پس از آغاز، علم دیگر قائم به فرد نیست
در دههی ۱۳۸۰، زمانی که صنعت هستهای ایران در حال جان گرفتن بود و تعداد متخصصان این حوزه محدود به چند ده نفر بود، رژیم صهیونیستی با همکاری سرویسهای اطلاعاتی غرب، اقدام به ترور زنجیرهای دانشمندان برجسته کرد. آن روز، هدف آن بود که با حذف افراد کلیدی، این چرخه از حرکت بایستد. اما حتی در همان زمان، علم و فناوری در کشور متوقف نشد.امروز، پس از گذشت سه دهه، با تربیت صدها استاد و هزاران نیروی متخصص، این دانش به مرحلهای رسیده است که نه قائم به فرد، بلکه قائم به نظام علمی و صنعتی کشور است.واعظی، قائممقام حزب اعتدال و توسعه، نیز بر همین نکته تأکید کرده و گفته است: «آنچه آمریکا حسب تحریک رژیم صهیونیستی دنبال میکند، شاید بتواند موقتاً برخی فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران را با تأخیر مواجه سازد، اما هرگز به توقف یا نابودی آن منجر نخواهد شد. گستره و عمق فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران بهگونهای است که حذف آن از ساختار علمی و صنعتی کشور عملاً امکانپذیر نیست. این صنعت توسط دانشمندان ایرانی و با فناوریهای داخلی پایهگذاری شده و دانش آن قائم به فرد یا محدود به افراد خاصی نیست.»
شهدای هستهای در جنگ ۱۲ روزه؛ روایت ادامهدار خون و دانش
در جریان جنگ ۱۲ روزه، حملات تروریستی و هوایی رژیم صهیونیستی، شماری از دانشمندان، مهندسان و متخصصان ایرانی را که در حوزههای مرتبط با علوم هستهای و فناوریهای پیشرفته دفاعی فعالیت داشتند، به شهادت رساند. اسامیای چون دکتر فریدون عباسی دوانی، دکتر محمدمهدی طهرانچی، دکتر عبدالحمید مینوچهر و چندین تن دیگر در میان شهدای این جنایت ثبت شده است؛ چهرههایی که هر یک، بهگواه همکاران و شاگردانشان، حلقهای از زنجیرهی «تربیت و تداوم» در علم هستهای کشور بودند.اما پیامِ خونِ آنان نیز همان است که رهبر انقلاب در یک جمله خلاصه کردند: «علم با بمب و با تهدید از بین نمیرود.»ترور، ابزار درماندگی تمدنیهمچنین به گفته کارشناسان، ترور دانشمندان، از منظر تمدنی، نشانهی ضعف و درماندگی است نه اقتدار. تمدنهایی که دیگر توان رقابت علمی و اخلاقی ندارند، برای بقا به حذف فیزیکی روی میآورند. غربِ مدعی آزادی و پیشرفت، امروز در مقابل پیشرفت علمی یک ملت مستقل، به شیوههای تروریستی متوسل میشود؛ اما از درون، خود را شکستخورده میبیند.وقتی دشمنِ ایران اسلامی بهجای رقابت علمی، به ترور دانشمندان پناه میبرد، در واقع اعتراف میکند که در میدان علم، از ملت ایران عقب مانده است.رهبر انقلاب این حقیقت را بارها تبیین کردهاند که دشمنان جمهوری اسلامی از پیشرفت علمی کشور میترسند، زیرا علم، پشتوانهی استقلال سیاسی و فرهنگی است. از همین روست که هر ضربهی دشمن، بهجای خاموشی، شعلهی تازهای از انگیزه در جوانان میافروزد.